ミ★ミبــــــازی روزگــــارミ★ミ | ||
|
اولین پریودت را در مزرعه تجربه کردی،روزی که باید میفهمیدی مسئولیت با درد آمیخته است روزی که دامن گلدار نارنجی ات را باید برای همیشه با شلوار کردی مردانه عوض میکردی! عاشق شدن برای تو متفاوت است،ماشین های لوکس هیچگاه به دیار تو نمی رسند،شاید آخرین ماشینی که از نزدیک دیده ای بلدزر پیری بود که برای ترمیم جاده روستا آمده بود،خلاصه هیچ شازده پسری اینجا دنبال نیمه گمشده اش نمیگردد! مرد رویاهای تو سوار بر اسبی سفید است اما او برای چیدن گل وقت ندارد،هر شب برای بدست آوردن نان از روستا دور میشود و سپیده دم هلاک یا بازمیگردد یا ...! آنقدر به پنجره ی اتاق وابسته ای که اگر روزی از پشت آن به روستا نگاه نکنی به اصالت جهان شک خواهی کرد،سالهاست برف و باران را از پشت آن دریچه ی جادویی به نظاره ایستاده ای، سالهاست نوروز حقیقتی بوده که از پشت پنجره به تو سلام داده است.
آنجا بدون دوست خیلی سخت می گذرد،گاهی باید با گوسفندان سفید درد دل کرد، شاید قربانی کردنشان برای تو دردناک تر باشد تا خود آنها. گرگها همدمان خوبی برای تو نیستند آنها هیچ انسان حسابی را برای هم صحبتی انتخاب نخواهند کرد و آنگاه که تو دوست گوسفندان هستی دشمن گرگها به حساب می آیی. تفاوت فانتزی است همان گوسفندانی که دیگری با شمارش آنها خوابش می برد ، ترس گم شدنشان هر روز خواب را از چشمان خسته ی تو حرام میکند، تو آنها را پرورش بده تا دیگری راحت در رختخواب جای بگیرد! باید نشانی مین ها را خوب بلد باشی، از مرز عبور نکنی،سربازان نامحرم را تشخیص دهی،گوسفندان را سالم بازگردانی، با دره های خشن مهربان و از کارزار گرگ ها باخبر باشی، قبل از طوفان به روستا برگردی، آنگاه آفتاب سوزان کمتر عذابت می دهد، خارهای سخت ، آرام تر نیشت میزنند! تو دختر خوانده ی جویبارهای تشنه ی کوهستانی،آنها عاشق گونه های سوخته ی تو شده اند، هر روز با موهای شرابی ات مست میشوند!
اما یک روز جسارت به خرج بده از روستای خودت دورتر برو، آنجا که مرز معنا ندارد طبیعت است همانجا معلم خوبی خواهی شد، همانجا از پوشش تحمیلیت فرار کن و به شاگردانت درس پرستوهای کوچ رو را بیاموز .. نظرات شما عزیزان:
آنقدر مرا سرد کرد !!!
از خودش ... از عشق... که حالا بجای دل بستن یخ بسته ام روس احساسم پا نگذارید لیز میخورید ...
غمگینـــــــــــــــــــــــــ ــــــــم"
ﺩﺳـﺘـﺎﻧـﻢ ﺷـﺎﯾـﺪ.. ﺍﻣﺎ ﺩﻟﻢ ﻧﻤــــے ﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ ! ﺍﯾﻦ ڪلمــاﺕِ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺩﻭﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ڪﺠﺎ ، ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﻣﻦ ڪجــــــا .. ﺍﯾـﻦ ﺑـﺎﺭ . . . ﻧـﺨـﻮﺍﻧـﺪﻩ ﻣـﺮﺍ ﺑـﻔـﻬـﻢ!..
چــــــــــہ کشــــــــــیدے زٌلِــــــــــیخاℹ️بـچہ خوشکِل وَفـا نَـدارد
حـتّۍ اَگَـر پِیغَمـبَر باشَـد
ولنتایڹ نزدیڪہ . . .
پس ⇜ باس بگم سلامتے اونـایــــــــــے ڪہ فقط \\\" عڪسہ \\\" عشقشونو دارڹ . . . نه ∝دستشو∝ . . .? ســـــلامتے بــــــــے کــــــســا
دﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ ..
ﺍﻣﺎ .. ﺑﻬﺶ ﻧﻤﯿﮕﻢ .. ﺑﻬﺶ ﻧﻤﯿﮕﻢ ﮐﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺍﺳﻤﺶ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﺭﻭ ﺻﻔﺤﻪ ﮔﻮﺷﯿﻢ ... ﺍﻭﻧﮑﻪ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻪ .. ﺍﻭﻧﮑﻪ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻤﯿﮑنه... ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﺑﻬﺘﺮﻩ .. ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﻧﺪﻭﻧﻪ ... ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﺍﯾﻨﻮ ﺑﺨﻮﻧﯽ ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻧﻔﻬﻤﯽ ...
مدام
بند میزنم شکسته های مانده را ترک دوباره میخورد همیشه های لعنتی..
همــه رفتند و
بازآمدند تنها تویی که رفته ای و.. نیآمدی
من از قبل “باخته” بودم
“مچ انداختن” بهانه ای بود؛ برای گرفتن دوباره ی “دست تو”
mخـــدا تنها اسمی است که هر کجا صدایش زدم گفت : جانم !
ᕼIᒪᗩ
![]() ساعت11:10---19 آذر 1394
به باران دل نبند که هر چهار فصل دیوانه ات خواهد کرد!
اگر ببارد، از شوق و اگر نبارد، از دلتنگی پاسخ:✿✿
تنها باران است که گاهی در اوج تنهایی من
در آن لحظه که هیچکس نیست با من از تو می گوید ولی درد من این است که دیریست باران نمی بارد پاسخ:✿✿ ᕼIᒪᗩ
![]() ساعت11:09---19 آذر 1394
باران گره گشاست
وقتی تمام پنجره ها اخم کرده اند پاسخ:✿✿ ᕼIᒪᗩ
![]() ساعت11:08---19 آذر 1394
زیر باران قدم میزنم و فکر میکنم
تا شاید فرق اشک و آب دیگر معلوم نباشد
درسی درین سخن بُود ای مرد هوشیار
یک تنگه نقد بهتر است از نسیه صد هزار بیرون خود چــو پـــاک نمایــی مـکـــن نمـــاز وقتــی درون تســت پـــر از گـــــــرد و از غبـــار طاعـــت اگــــــر تهـــی بـــود از عقــل و از خـــرد بیمایــــه سجــــده میــکــــند از جهـــل صد هــزار صد کعبه پیشروی تو بگشوده اند ولی تو در حریم مکه شدی سخت بیقــرار سالک ز راه و رسم طـریقت بیرون بیا بی لطف یار نیست ترا لحظـۀ وقار « قــارون به خــاک و تخت سلیمـــان به بــاد رفت» تکــــرار ، فــی الحقیقـــه بـــــود، بـارــ بـارــ بـار دوبـــاره آمـــدن بـــه جهـــان فکــر باطل است جاهــــــل کـشد، به زندگی ای دیگر انتظار بعــد از نسیــم سرد زمستان و انجماد آید هـوای دلکــش و گــرمای یک بهـــار پاسخ:ممنون از حضورت
اَگر روزے بهت بَد کرد
باهات رَفتارِ سَرد کرد من که نَمُردم ، بَرگرد.... مائده
![]() ساعت18:38---8 آذر 1394
خدایــــــــــا دلم مرهمی می خواهد
از جنس ِ خـــــــــــــــودت نزدیــــــــــــــک بی خطــــــــر بخشنــــــــــده بی منت می شود مرا در آغوش بگیری ؟؟؟! مائده
![]() ساعت18:37---8 آذر 1394
اشتباه از جایی شروع میشه که :
✘ بعضی وقتا کسایی رو تو زندگیمون "خاص" می کنیم ، که خیلی "عمومی" تر از این حرفا تو دسترس بقیه بودن ...!! ✘ مائده
![]() ساعت16:12---30 آبان 1394
برای دنیــــا شایـــــــــد یکی باشــی
ولی واســــه یـه نفر هــمه دنیـــــا شی مائده
![]() ساعت16:11---30 آبان 1394
حِســـابِ هَــــــــر دوتـــآش اَز دَستَـــم دَر رَفتِـــه …
گِــــریِــــه هایِ راستَـــــکــ ــی و خنــــده های الکیــ ــــم انقَـدر کـه دوتاشــون زیاد شـده… مائده
![]() ساعت16:09---30 آبان 1394
هـــــی غـــــریبه!
روی کـــــسی دســـــت گـــــذاشتی کـــــه هـــــمه ی دنـــــیای مـــــنه! بـــــی وجـــــدان، اینـــــقدر راحـــــت عـــــزیزم صـــــدایش نــــــکن!
ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺭﺍ ﻣﻨﻮﻁ ﺑﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻧﮑﻦ ...
ﺭﻭﯼ ﭘﺎﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﺗﺎ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺖ ﺭﺍ ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﻧﯿﺎﺑﯽ ﻭ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺭﺍ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺧﻄﺎﺏ ﻧﮑﻦ ... ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﮐﻪ ﺧﻄﺎﺏ ﺷﻮﻧﺪ ﺧﯿﺎﻻﺗﯽ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ, ﻫﻮﺍ ﺑﺮﺷﺎﻥ ﻭ ﺗﻮﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺟﻬﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻣﯿﺒﺮﻧﺪ ... ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﺸﺮﻭﻁ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﮐﻨﯽ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﻒ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﯿﮕﺬﺍﺭﯼ ... ﺁﺩﻣﻬﺎ ﮐﻪ ﻣﻬﻢ ﺗﻠﻘﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺗﻐﯿﯿﺮﺕ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ ... ﺁﻧﻮﻗﺖ ﺗﻮ ﻣﯿﻤﺎﻧﯽ ﻭ ﯾﮏ ﺩﻭﮔﺎﻧﮕﯽ ﺷﺨﺼﯿﺖ ...ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﺴﯽ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ, ﻣﺒﺎﺩﺍ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺑﺎﺯی ﺂﻟﺖ ﺩﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺷﻮﯼ ... ﻣﮕﺬﺍﺭ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺎﺷﺪ .. ﺑﺎ ﺩﻫﻦ ﮐﺠﯽ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺩﺭﻭﻧﯿﺖ, ﺣﻔﻆ ﻇﺎﻫﺮ ﮐﻦ ... ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺑﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺷﻬﺎﯼ ﭘﯿﺶ ﭘﺎ ﺍﻓﺘﺎﺩﻫ ﭙﻨﺎﻩ ﻧﺒﺮ ... ﻫﺮ ﺗﺎﺯﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﺭﻧﺠﯽ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺳﺖ. ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﻪ ﺗﺎﺯﻩ ﻭﺍﺭﺩﻫﺎ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ ... ﺩﺳﺖ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺍﺕ ﺭﺍﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺩﺭﺍﺯ ﻧﮑﻦ ﺗﺎ ﻣﻨﺖ ﻫﯿﭻ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﯼ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺑﯽ ﮐﺴﯽ ﺍﺕ ﻧﺒﺎﺷﺪ ... ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻣﺎﺩﺍﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻬﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﯿﻔﺘﺎﺩﻩ ﺑﺎﺷﯽ ... پاسخ:عالی
آموخته ام ... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی
بیاموز!!! همه می توانند موجب شادی تو باشند... آموخته ام ... که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است بیاموز!!! درعین درستی مهربان باشی... آموخته ام ... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت بیاموز!!! به هدیه هیچ کس به خاطر عشقی که در آن نهفته است نه نگویی... آموخته ام ... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم بیاموز!!! همه ما احتیاج به دوستی داریم که به طور جدی با او دوست باشیم... آموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی بیاموز!!! تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد دستی است که عاشقانه دستش را بفشارد و قلبی که تنها تپنده برای او باشد... پاسخ: عالی بود
ذش فخ ئشد یشق قخخاث فشذهشف حثداشدشئ
. . . . . . سخنی گهربار از یکی از دانشمندان!! فقط گويا یادش رفته بود Alt+Shift رو بزنه پاسخ:عزیزم ممنون از کامنتا زیبات
بچه ها اگه تو این مدت از من خطایی دیدین...
شما خطای دید دارین! من خیلی گلم
یک خبر خوب دارم یک خبر بد.خبربدم اینکه خبرخوبی ندارم.خبرخوبم اینکه خبربدی ندارم.
دنيا سه ركن دارد .......
اول اين كه : اصلاً عاشق نشى .....!! دوم اين كه : اما اگه عاشق شدى واسه عشقت بميرى .....!! سوم اين كه : ولى اگه مُـــردى ..... خــاك بــر ســر بى جنبه ات كنن .....!! O o
ﯾﮑم دﻗﺖ ﮐﻨﯿﻦ ...
. . . . . . . . وﺟﺪاﻧﺎ ﺷﺒﯿﻪ اوﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﭘﺎﯾﯿﺰ زﯾﺮﺑﺎرون ﻣﯿﺨﻮاﯾﻦ ﺑﺎﻫﺎش ﻗﺪم ﺑﺰﻧﯿﻦ ﻧﯿﺴﺘﻢ ؟؟؟
یه وقتایی هست . . .
که دوست داری عشقت خواب باشه . . . و خیلی حرفارو تو خواب بهش بگی . . . بگی که بدون اون سختته . . . بگی که بدون اون نمیتونی . . . بدون اون میمیری . . . بگی که از بودنش خدارو ممنونی . . . بگی که تموم دنیات . . . توی اون خلاصه میشه . . . یا حتی اروم ببوسیش . . . و خیالت راحت باشه . . . چون اروم کنارت خوابیده . . . و تا صبح دل سیر نگاش کنی . . . و از داشتنش لذت ببری . . . دوست داری دستتو اروم بزاری رو گردنش . . . اروم بوسش کنی . . . بهترین لحظه اینکه که . . . بیدار شه و بگه تو دیوونه ای!! . . . باهم بیدار بشین . . . اول صبح به دیوار تکیه بدی و بگی دوسم داری؟! . . . اونم محکم بغلت کنه بگه دیوونتم
همصدای خوبم بخون تا بخونم
عمر من تو هستی بمون تا بمونم یه جا ابره آسمون یه جا پر از ستاره یه جا آفتابیه آسمون یه جا می باره بی تو اما همه جا ابری و غم گرفته س ابر آسمون یه قطره بارونم نداره تو اگه باشی ابرا می بارن دشتای خالی پرگل میشن 3>
بآس بَعضی وَقتآ...
دَس بِزاری زیرِچونَتُ[جریآن]زِندِگیتُ فَقَط تمآشآ کنی... بَعدِشَم بِگی: بِ دَرَک...
اگر صخره در مسیر رود نبود ،رود هیچ آوازی از خود سر نمی داد.
پاسخ:سپاس
اگر کسی را نداشتی که به او فکر کنی به اسمان بیندیش زیرا درآن کسی هست که به تو می اندیشد
خبرنگاری به دکتر شریعتی گفت :
استاد، سیگار نکشید طول زندگی آدم رو کوتاه می کنه .. در جواب گفت: من به عرض زندگی فکر می کنم نه طول آن !!
سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند
که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت به رقص درآیی قصه عشق “انسان” بودن ماست . . .
متن عالی و تاثیر گذاری ه دوست خوبم میدونی نویسنده ش کیه؟ اگه پیدا کردی لطفا بهم بگو مرسی
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() پاسخ:مرسی عزیزم،فک کنم دلشاد خضری باشه البته مطمئن نستم
بزن بہ سلامتے دخترے کہ خنده و
شوخے ها و لوس بازے هاش فقـــــــــــــط واسه آقــــــــــآشـــــہ با پسر غریبه شوخے نمیکنه نمیخنده.... چون میدونه آقــــــــــآش اذیت میشہ با این کار....
بـے رحمانه ترین خیــــــــــــــــــــــانت این است که وارد زنـــــــــــــــــــــــدگے کسے شوے ! وابســــــــــــــــته اش کنے ! و بعد از مدتے آنقـــــــــــــــــــــــــــ ـدر زندگیش را خــــــــــــــــــــــالے کنے که یک عمــــــــــــــــــــــر با خاطراتت بمیرد ...!! هیچ چیز بدتر از قتـــــــــــــــــــــــــل احســـــــــــــــــــــــــــ ـاس نیست ...
اگرقرار باشد خوبی ما، وابسته به رفتاردیگران باشد..
این دیگرخوبی نیست؛ بلکه معامله است... می شود پروانه بود و به هرگلی نشست.. اما بهتراست مهربون بود وبه هردلی نشست..!! میگویند هر وقت دلت برای كسی تنگ شد , نگاهش كن" نبود , صدايش كن" نشنيد , دعايش كن . .
زندگي يك اثر هنري است نه يك مساله رياضي!
بهش فكر نكن... ازش لذت ببر...
خراب گشته دلم از خرابی ایران
فکنده منظر این ملک آتشم بر جان از این مناظر غمخیز در شگفتام من که درد اینهمه بدبخت کی شود درمان چرا نباید خوشبخت باشد این ملت چرا نباید شاداب باشد این بوستان ... "ژاله اصفهانی"
خدایا دلم مرهمی می خواهد از جنس خودت؛
نزدیک بی خطر بخشنده بی منت
دلی که در دو جهان جز تو هیچ یارش نیست
گرش تو یار نباشی جهان به کارش نیست چنان ز لذت دریا پر است کشتی ما که بیم ورطه و اندیشه ی کنارش نیست کسی به سان صدف وکند دهان نیاز که نازنین گوهری چون تو در کنارش نیست خیال دوست گل افشان اشک من دیده ست هزار شکر که این دیده شرمسارش نیست نه من ز حلقه ی دیوانگان عشقم و بس کدام سلسله دیدی که بی قرارش نیست سوار من که ازل تا ابد گذرگه اوست سری نماند که بر خک رهگذارش نیست ز تشنه کامی خود آب می خورد دل من کویر سوخته جان منت بهارش نیست عروس طبع من ای سایه هر چه دل ببرد هنوز دلیری شعر شهریارش نیست "هوشنگ ابتهاج"
ﭘﯿﺸﻜﺶ ﻣﯿ ﻜﻨﻢ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻛﺴﺎﻧﯽ ﻛﻪ ...
ﺍﺯ ﺩﻝ ﺷﻜﺴﺘﻦ ﺑﯿﺰﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺗﻤﻨﺎﻱ ﺁﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﻟﯽ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﻧﺪ .... ﺁﻧﺎﻧﻜﻪ ﺭﺣﻤﺖ ﺁﻓﺮﯾﻨﻨﺪ ... ﻭ ﺑﺮﺁﻧﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭘﻞ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻧﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ... ﺁﻧﺎﻧﻜﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﺎﯾﺪ ﻧﺘﻮﺍﻧﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﯽ ﺍﻣﺎ ... ﻋﻤﯿﻘﺎً ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺭﯼ ... ﺭﻭﺯ ﻭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﻫﺮﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺩﻟﻨﺸﯿﻦ ﺍﺳﺖ ..... پاسخ:ممنون از حضورتون
اگرتنهاترین تنهاهاشوی....
بازهم <<خدا>>هست.... به نگاه اومی سپارمت.....
زمان زیادی گذشت ....
#_فهمیدم همیشه اونی که میخوای نمیشه...! #_فهمیدم هرکسی که باهاته الزاماً "دوستت" نیست! #_فهمیدم کسی که تو نگاه اول ازش بدت میاد یه روزی میشه صمیمی ترین دوستت و بلعکس... ! #_فهمیدم که بی تفاوتی بزرگ ترین انتقامه... #_تنفر یه نوع عشقه ... #_دلخوری و ناراحتی از میزان اهمیته...! #_غرور بزرگ ترین دشمنه... #_خدا بهترین دوسته ... #_خانواده بزرگ ترین شانسه ... #_سلامتی بالاترین ثروته... #_اسایش بهترین نعمته ... #_فهمیدم" رفتن" همیشه از روی نفرت نیست ... #_هرکی زبونش نرمه دلش گرم نیست... #_هرکی اخلاقش تنده،جنسش سخت نیست! #_هرکی میخنده، بدون درد و غم نیست! #_ظاهر دلیلی بر باطن نیست... #_فهمیدم کسی موظف به اروم کردنت نیست... #_فهمیدم جنگ کردن با خیلیا اشتباهه محضه... #_فهمیدم خیلی موقع ها خواسته هات ، حتی باگریه و التماس، انجام شدنی نیست ... #_فهمیدم گاهی اوقات توو اوج شلوغی تنهاترینی! #_گاهی اوقات دلت تنگه اون آدمای دوست داشتنی سابق میشه... #_گاهی اوقات صمیمی ترین کست میشه غریبه ترین ادم
شازده كوچولو پرسید:
با غم از دست دادنش چطور كنار بیام؟ روباه جواب داد: اول مطمئن شو كه بدست آورده بودیش بعد غمگین شو...!!!
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻧـﻔﻬﻤﯿـــــﺪ ﮐﻪ « ﺯﻟـﯿﺨـــــــﺎ » ﻣــَـــــــــﺮﺩ
ﺑـﻮﺩ ..! ﻣﯿــــﺪﺍﻧﯽ ﭼــــــــــــﺮﺍ؟؟ ﻣـــــﺮﺩﺍﻧـــﮕﯽ ﻣﯿــﺨﻮﺍﻫـــــﺪ ﻣــــــــﺎﻧـﺪَﻥ، ﭘــﺎﯼ ﻋﺸــــــﻘﯽ ﮐﻪ ﻣـُـــﺪﺍﻡ ﺗـﻮ ﺭﺍ ﭘـــﺲ ﻣﯿــــﺰَﻧــﺪ...
●✘اگه یـه روز یکی •••
○✘بغضـتــو شکستـــ ●✘گریــه نکنیـاااا ••• ○✘اشـکـاتـو جمـع کـن تو دهنت ●✘ تف کن تـو روش .... !
※دیشب دلم هواشو کرد※
سرمو زیر بالش بردمو گفتم ✘بسه بســه بســـــــــــــــه✘ ☜ این همونه ک تورو زاپاس میخواست تا عشق اولشو فراموش کنه☞ ✘منو غَــــــم✘ اون دو تا باهَـــــم ♚ تــــــو بَغَلِ هَم ♚ ♤»ََقه قَه هاشون باهَـــــــم ♞گريه هاے من♞ با صِدایےِ بْلَند⚄ ⇜ هــــــــه ⇝ ♬بِخَندین بِه مــــَن♬ لعنتــ بـ ـــه اونــے كـ ــه اســمـ دوستــاے گلــے مثـ ِ شمــارو گذاشتــ مجـــ₪ــازي |
|
[ : بازی روزگار ] [ ] |